قفقاز

ورود ارتش ایران به قفقاز و همکاری با اتحادیه اروپا

ایران در مساله قفقاز نباید میدان را به روسیه یا ترکیه واگذارد و نه باید مردم شیعه جمهوری آذربایجان را برنجاند. اگر بیاییم با کریدور زنگزور موافقت کنیم وادی را به ترکیه این دشمن ایران باخته ایم ,اگر بیاییم با نقشه روسیه که کردیور در ماکیت ارمنستان و در کنترول روسیه باشد بازی را به روسیه این دشمن میهن و دین باخته ایم. پس چه کنیم؟

برای مساله قفقاز جنوبی دو راه حل موجود است که ما اینجا اکنون یک راه سومی هم پیشنها میکنیم.

راه یم. آذربایجان با خشونت و یا بی خشون مناطق جنوبی ارمنستان یعنی استان سیونیک را تصرف کند, مرز ایران و ارمنستان را از میان بردارد و یک جاده به نخجوان بکشد. پیشتر رضا شاه مرز ایران و نخجوان و ترکیه یعنی قله آرارات کوچک را به ترکیه داد و حالا ترکیه و نخجوان هم مرز هستند پس ترکیه به باکو وصل میشود و اتحادیه توران شکل واقعی بخود میگیرد. این برای ترکیه خوب است برای روسیه بد است چون این شکل آسیای میانه از دست روسیه بیرون می آید و به دست ترکیه و بلطبع ناتو می افتد اما این وضع برای ایران فاجعه است.

راه حل 2 . ارمنستان به زبان خوش یک جاده به آذربایجان میدهد تا نخجوان به باکو وصل شود ,این جاده در مالکیت ارمنستان است اما روسها که برادر بزرگتر قفقازی ها (ارباب) هستند آنرا برای ارمنستان و البته آذربایجان کنترول میکنند تا نه ارمنی ها شکایتی از آذری ها داشته باشند چون دالان در دست آذری ها نیست و نه آذری ها شکایتی و ادعایی بر علیهارمنی ها دارند چون دالان/جاده در دست روسیه است. از آن سو آذربایجان یک جاده به ارمنستان میدهد که قره باغ کوهستانی را به ارمنستان وصل کند و یک جاده که ارمنستان را به روسیه وصل کند و این دو جاده هم در مالکیت آذربایجان است چون از داخل آذربایجان میگذرد امادر اداره روسیه است. پس در این دو جاده یا دالان که از آذربایجان میگذرد و ارمنستان را به قره باغ و روسیه وصل میکند روسیه دخالت دارد.

این گونه یعنی در حالت سوم روسها راه شمال جنوب را که از روسیه تا خلیج فارس میرسد را درست کرده و بر حداقل از روسیه تا جنوب قفقاز نظارت و کنترول دارند. پای ناتو را هم کنار میکشند, هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان را به خود وابسته میکنند و چون اداره این سه جاده و خطوط راه آهن در دستشان است پای ناتو و ترکیه و تهدیدات قومی نژادی را از سر روسیه پهناور دور میکنند.

اما گزینه دوم برای ارمنستان,آذربایجان و ایران بد است. زیرا زیانش برای ایران آنجاست که هر بار روسیه میتواند از اداره راه ها بر افزایش تنش های قومی زبانی و تحرکات پانترک ها بر علیه ایران استفاده کند. یعنی ایران میرود زیر بیرق روسها یعنی مجبور است راه و بی راه باج بدهد. ارمنستان و آذربایجان هم در رابطه با پیوند با اتحادیه اروپا و ناتو و جهان غرب دچار مضیغه میشوند.

این را خود ارمنی ها هم میدانند و حتی اندیشه ای در جناح غربگرای ارمنستان وجود دارد که آقا بیایید از خیر قره باغ بگذریم و دو دستی بدهیم آذربایجان و در عوض متحد و وابسته به اتحادیه اروپا بشویم آن وقت آن چنان منافعی گیر ارمنی ها می آید که هزار تا قره باغ را فراموش میکنیم . همین هم است که بخشی از مذاکرات صلح ارمنستان و آذربایجان در اروپا و بروکسل میگذرد. یعنی دید گاهی است که روسیه را باید کنار گذاشت.

راه حل ما این جا این است که میتوان ایران را به غرب نزدیک تر کرد,در قفقاز صلح ایجاد کرد. حضور روسیه و ترکیه را در قفقاز کم رنگ تر کرد. دسیسه های الهام علی اف را نابودکرد. کار به این روش است. ما ایرانیان از شیعیان جمهوری آذربایجان حمایت میکنیم. ما از استقلال آنها در برابر روسیه دفاع میکنیم چون آذری ها ایرانی هستند. اما تهدید های پانترکیسم را کاری باید کرد. ما ایران از جاده ارتباطی آذربایجان به جمهوری خود مختار نخجوان پشتیبانی میکنیم و از جاده ارتباطی ارمنستان به قره باغ کوهستانی و ارمنستان به روسیه. اما اداره این سه جاده باید با ترکیب یک نیروی ایرانی, فرانسوی و ایتالیایی شود. چرا که ایتالیایی ها از نةر نژاد بسیار به مردم ایران نزدیک هستند و اصلا ایتالیایی ها ایرانیان اروپا هستند و خویشاوندان نزدیک آریایی ما. ایتالیایی ها هم نژادان آریایی ما و برادران ما هستند و در مجامع میهن پرست ایتالیا هویت و خون ارمنی محترم است. چرا ک ارمنی ها مردمی هند و اروپایی و مسیحی هستند. فرانسه هم متحد قرن های پیش ایران در برابر روسیه, کشور قدرتمند در اروپا و نسبتا مستق است. این نیرو باید 50 درصد ایرانی 25 درصد فرانسوی و 25 درصد ایتالیایی باشد.

به این روش ما وارد کشور های آذربایجان و ارمنستان میشویم بعد از دو قرن چون این سه جاده در اعماق این دو کشور است. پای روسیه و ترکیه را از قفقاز جنوبی بیرون میکشیم و با اتحادیه اروپا به تفاهم و منفعت مشترک میرسیم. میتوانیم نیاز های تسلیحاتی خود را با فناوری فرانسوی و در درجه دوم اروپایی کامل کنیم. سلاح خوب مانند جنگنده رافل بخریم و حتی سلاح بفروشیم مانند انواع پهپاد های خوبمان یا موشهک هایمان را به اروپا و متحدان اروپایی ها بفروشیم.

تا حدودی از شر تحریم ها خلاص میشویم .

ارزشمند ترین نکته این پیشنها تشکیل یک ارتش آریایی و بازگشت ایران به قفقاز است.. ما با این کار دل شیعیان آذربایجان را به دست می آوریم و تهدیدات پانترک ها را دفع میکنیم چون آذربایجان محتاج ما میشود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *