توهم توطئه پانفارس
دشمنانمان ما را پیروز ساختند، ما دروغ میگفتیم و شما باور میکردید.
“اهریمن اعظم”
عبارت پانفارسیسم دقیقا مانند واژه نژادپرستی ناشی از سوگیریهای روانی، توهمات و کمبودها برمیخیزد. کسانی که کورکورانه این واژه توهینآمیز را به کار میبرند، خودشان نمیدانند چه میگویند، فقط مثل طوطی حرفهای دیگران را تکرار میکنند، بیگمان بخش بزرگی از آنان قربانی تبلیغات رسانههای معاند هستند.
روانشناسی پانفارس
به نظر میرسد کسانی که دیگران را متهم به پانفارسیست میکنند، خودشان شدیدا افراطی و برتریطلب هستند، این را در اصطلاح روانشناسی میگویند: ” فرافکنی“
یعنی شخص برای آنکه اهداف و افکار خودش آشکار نشود، آنها را به دیگران نسبت میدهد تا ذهن مردم را به سمتوسوی دیگر منحرف کند.
درواقع هیچ سازمان یا تشکیلاتی به نام پانفارس وجود خارجی ندارد و بیشتر شبیه به یک قصه افسانهای است.
هنگامی که انسانها به اوج سرخوردگی(Frustration) و بنبست میرسند، مکانیسم دفاعی آنها ایجاب میکنند که به دنبال یک ” مقصر” بگردند. چنین افرادی شکستها و ناکامیهای خود را به گردن دیگران میاندازند. و اگر نتوانستند مقصر بدبختیهایشان را پیدا کنند، در ذهن خود یک موجود خیالی میسازند تا بلکه بتوانند علت شکستها و کمبودهای خود را به او نسبت دهند، این باعث میشود که خشم و اضطراب نهادینه در ناخودآگاه خود را به طور موقت جبران کنند. آن موجود خیالی همان پانفارس است. گروهی که مخفیانه درحال فعالیت هستند، نامرئی هستند، شاید در زیرزمینها فعالیت میکنند!
اما در مکانیسم دفاعی ” فروفکنی”، افراد دقیقا برعکس عمل میکنند؛ یعنی تمام پیروزیها و سربلندیها و پیشرفتهای دیگران را به خود نسبت میدهند، میگویند “ما باعث شدیم شما به اینجا برسید!“
مثال بارز این است که بدون هیچ سند و مدرکی میگویند سفیدپوستان ۵۰میلیون سرخپوست بومی قاره آمریکا را قتلعام کردند و باعث بدبختی غیرسفیدپوستان هستند (فرافکنی)، اما وقتی حرف میلیونها اختراع و اکتشاف و تلاشهای آریاییها برای پیشرفت و رفاه دنیا وسط میآید، شروع به خاله زنک بازی میکنند و میگویند رومیها اقوام مختلفی زندگی میکردند، یونانیها که مخلوط بودند، ایران که به مرحمت برادر چنگیز به بلندای سعادت رسید، نفوذ فرهنگ ما باعث توسعهتان شد (درونفکنی) و هزاران حرف مزخرف دیگر که حد و مرز ندارد…
افراد از این اصطلاح به عنوان استراتژی برای سرکوب گروههای هویتطلب و میهنپرست ایرانی استفاده میکنند. این در عوام به صورت “بدبینی تدافعی” جلوه پیدا کرد که البته آنها قابل درک هستند و قربانی تبلیغات هستند، آنها فقط بایستی آگاه شوند.
اختراع واژه پانفارس جهت حمله روانی و سواستفاده از این واژه در هر انتقادی، نوعی جنگ نرم است برای اختلافافکنی و سرگرم کردن مردم به چیزهای تخیلی و بیهوده که هرگز وجود نداشتهاند. مهندسی دستکاری روانشناختی و اذهان عمومی از تاکتیکهای همیشگی آنهاست و ما به خوبی با این ترفندها آشنایی داریم.
بار علمی واژه پانفارس
اصطلاح “پانفارس” از حیث ترمینیولوژی سیاسی چندان درست نیست، زیرا همه ایرانیان دستکم خون اقوام آریایی (پرتو-پارسها و مادها و پرنها و سکاییها و…) را در خود به صورت مخلوط دارند، به زبان فارسی هم صحبت میکنند، فرهنگ ایرانیالاصل دارند، از این رو تقریبا فارس (Persia) به همه ما ایرانیها به طور اعم اطلاق میشود.
درکل این واژه سیاسی-تخیلی مفهومی بس گُنگ و مبهم است که اصلا مشخص نیست چه کسانی را خطاب قرار میدهد، معلوم نیست طرف حسابش کیست، و تعریف درست و حسابی ندارد.